- 8 تیر 1404
- 5دقیقه زمان مطالعه
- 266
- 2نفر
دلبستگی اضطراری را تعریف کنید؟
افراد مبتلا به دلبستگی اضطرابی اغلب در روابط خود احساس ناامنی می کنند و نسبت به هرگونه نشانه طرد شدن یا دوری از شریک زندگی خود حساسیت بالایی دارند. آنان بیش از حد نگران ثبات و آینده رابطه خود هستند و اغلب بدترین سناریوها را تصور می کنند. الگوی دلبستگی مضطرب معمولا در دوران کودکی ایجاد میشود. این الگو در سال اول زندگی شروع به شکل گیری می کند و با رشد کودک به رشد خود ادامه می دهد. در دوران کودکی، کودکان به طور طبیعی و غریزی به دنبال آرامش گرفتن از مراقبان اصلی خود، معمولا مادر، هستند. اگر مراقب به شکل مناسب به نیازها و احساس کودک پاسخ دهد، این تجربه میتواند الگوی دلبستگی ایمن را شکل دهد. به عنوان مثال، وقتی کودک گریه میکند و به به مادر نگاه میکند و مادر به سرعت او را در آغوش میگیرد و او را آرام میکند، کودک درک میکند که نیازهایش پاسخ داده شده است و احساس امنیت میکند. اما، اگر والدین یا سرپرستان در دسترس نباشند و به صورت مداوم به نیازهای کودک پاسخ ندهند، امکان دارد کودک احساس رهایی و طرد شدن کند. این تجربه میتواند احساسات مانند اضطراب، ناامنی و ترس در کودک ایجاد کند. احساس نیاز به دوست داشتن، آن دسته از نیازهای اساسی است که در هر انسان وجود دارد و تجربههای کودکی در ارتباط با مراقبان اصلی میتواند اثرات ماندگاری بر روی کودک داشته و در طول زمان به شکل الگوهای دلبستگی در روابط بزرگسالی نیز تاثیر بگذارد.
درمان بین فردی (IPT): درمان بین فردی (IPT) یک رویکرد درمانی است که می تواند برای افرادی که اضطراب دلبستگی را تجربه می کنند، مفید باشد. در طول IPT، درمانگر به فرد کمک می کند تا الگوهای مشکل ساز در روابط خود را شناسایی کرده و آنها حل کند. افراد یاد می گیرند که نیازها و احساسات خود را به طور موثر بیان کنند، مرزهای سالم را توسعه دهند و مهارت های بین فردی خود را بهبود ببخشند. درمانگر به فرد کمک می کند تا ارتباطات قوی تری ایجاد کند و اضطراب را کاهش دهد. با تمرین، افراد می توانند یاد بگیرند که دلبستگی های ایمن تری در خود ایجاد کنند. درمان شناختی رفتاری (CBT): درمان شناختی رفتاری (CBT)، درمان موثر برای اضطراب دلبستگی است. از طریق CBT، افراد یاد می گیرند که الگوهای فکری منفی و باورهایی را که موجب اضطراب آنها در روابط میشود را شناسایی و به چالش بکشند. این نوع از درمان به افراد کمک میکند تا برداشتها درباره خود و دیگران را اصلاح کنند و دیدگاههای سالمتر و متعادلتری داشته باشند. با تمرین مهارتهای جدید، افراد میتوانند اضطراب را کاهش دهند و دلبستگیهای ایمنتری ایجاد کنند.
Sدر حالی که دلبستگی اضطرابی شامل ترس از رها شدن و تلاش برای اعمال کنترل در روابط است، مهم است که توجه داشته باشیم که این یک الگوی ثابت یا تغییرناپذیر نیست. با آگاهی و اتخاذ رویکرد مناسب، افراد مبتلا به دلبستگی مضطرب می توانند روابط امن تر و سالم تری ایجاد کنند.
- رس از غریبه ها
- دلبستگی مضطرب- پریشان
- دشواری در آرام کردن
در این صورت می توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها و شرایط سخت تایپ به پایان رسد وزمان مورد نیاز شامل حروفچینی دستاوردهای اصلی و جوابگوی سوالات پیوسته اهل دنیای موجود طراحی اساسا مورد استفاده قرار گیرد.
رایجترین انواع دلبستگی ها
اگر نشانههایی ببینند که احساس کنند نادیده گرفته میشوند یا طردشان میکنید با عصبانیت واکنش نشان میدهند. ممکن است خشمشان را به عمل در بیاورند و نتوانند کنترلش کنند. معمولا بهسادگی رنجیدهخاطر میشوند و نیاز دارند احساس و نیازشان را ببینید و معتبر بدانید. آشفتگیهای درونی باعث میشود گاهی فوران کنند یا از ترس فوران کردن کناره بگیرند. همانطور که در روایت بالا حسام از مریم فاصله گرفت و به دوستش رجوع کرد. او به واکنش دوستش هم اعتراض کرد؛ چراکه دوستش انگار بخشی از نیاز او را معتبر ندانسته بود.
دلبستههای اضطرابی نمیتوانند مراقبت، عشق و توجه دیگران را دریافت و درونی کنند. ممکن است در یک ارتباط توجهشان بیشتر به چیزهایی که نیست باشد. آنها به دو باری که نتوانستهاید تماسشان را پاسخ بدهید نگاه میکنند تا به چهار باری که پاسخ دادهاید و لحظات خوبی باهم ساختهاید. این موضوع باعث میشود نتوانند احساس رضایت تجربه کنند و با رنجیدگی از شما اطمینان و عشق بیشتری بخواهند. در ادامه خواهید فهمید چرا روابطشان اینگونه پیش میرود.